برای خیانت هزار راه است

اما هیچ کدام به اندازه تظاهر به عشق کثیف نیست

بـב ترین حالت ممڪن اینہِ ڪہِ

وقتے باهاش قہِری پیامڪ میاב

ہِمہِ تن و بـבنت میلرزه چون فکر میڪنے اوونہِ

بعـב ڪه میبینے اون نیست

خیلے בاغون میشے

ولے غرور لعنت و حرفایے ڪہِ ازش شنیدے روز آخر

اجازه نمیده بہِش زنگ بزنے

منتظرے اون اول بیاב سمتت

اونم نمیاב

توام نمیرے

یہِ رابطہِ توو اوجش بہِ ہِمین راحتے تموم میشہِ . . . !

چه سخت است تنگ ماهی بودن ...

اگر بشکنی قاتلی ، و اگر نشکنی زندانبان !

خوش به حال آب ...

دلـــگـیــــرم از اونایی که هرچی داشتم براشون رو کردم ولی ازم سیــــر شـدن . . .

دلـــگـیــــرم از اونایی که منــو فــقــط واسـه روزای تـنـهـایـیـشون میـــخـواستــن . . .

خـُבآیـآ ...

آغــوشـَت رآ امشـَب بـہ مـَن مـے בَهـے ؟

بـَرآے گـُفـتـَن ... چیــزے نـَבآرَم

امـآ بـَرآے شـنـُفـتـَنِ حـَرف هـآے تـو ... گـوش بسـیآر

.مـے شـَوَב مـَن بـُغـض كـُنـَم ..

تـو بگــویـے : مـَگـَر خـُבآیـَت نـَبآشـَב كـہ اینگـونـہ بـُغـض كـُنـے

مـے شـَوَב مـَن بـگــویـَ ـم خـُבآیـآ ...؟

تـو بگــویـے : جـآنِ دِل ...

مـے شـَوَב بیـآیــے ؟

تــَــــــمـَــــــــــنـ ـــــآ مـے كـُنـَ ـم ...

سوتِ پآیآن رآ بِزَنید ؛
صِدآقَتَم حَریفِ هَـــرزِگــــی زَمآنِه
نمی شَوَد !
قَبول میکُنَم ب..آ..خ..تَ..م ..

گفت جبران میکنم,

گفتم کدام را?

عمررفته را?روی شکسته ام را? دل مرده اما تپنده را?

حالا من هیچ !جواب این تارموهای سفیدرامیدهی?

نگاهی به سرم انداختوگفت چه پیرشده ای?!گفتم جبران میکنی?

گفت کدام را...... !?

بودنت را دوست دارم

وقتی مرا دربر میگیری

و به آغوشت سفت مرا می فشاری

وادارم می کنی که به هیچ کس فکر نکنم

جز تو !!!

میدونی چی قشنگه :

اینکه یکی ماله خودته

راز دارته و بهش اعتماد داری

اینکه تمام نگفته ها نکرده هاتو میتونی باهاش بگیو بکنی

اینکه باهاش خالصانه خودت باشی

تمام حسای خوبتو باهاش قسمت کنی

باهاش خودت باشی در اوج شادی ...ف.د

بـآωـ بـﮧ یـﮧ ωـِریـآҐ گُفتـ :

פـפּصِلـﮧ جَمع פ تَفریقــ نـَבارҐ

یـﮧ ضَــربــ {פֿَرابتَــــҐ

פآ(آ برפּ تـפּ اפּنجاتـ عَرפּωـے بگی